عکس پدر – علی قنبری کاکاوندی
آخر هفته برویم بیرون ،بزنیم به صحرا.پدر را هم با خودم می برم .خیلی کم ازش عکس دارم که در طبیعت گرفته شده باشد…باید عکس های زیادی ازش بگیرم، از زاویه های مختلف :تمام قد…
وبسایتی در جهت شکوفایی استعداد های داستان نویسی
آخر هفته برویم بیرون ،بزنیم به صحرا.پدر را هم با خودم می برم .خیلی کم ازش عکس دارم که در طبیعت گرفته شده باشد…باید عکس های زیادی ازش بگیرم، از زاویه های مختلف :تمام قد…
یادداشتی بر مجموعه داستان عاقبت یک رویا علی قنبری کاکاوندی نشر افکار عاقبت یک رویا:منظومه ای درستایش نیکی درکتاب مرشد ومارگریتا،از میخاییل بولگاکف دربخش سفرشیطان به مسکو می خوانیم که شیطان در تیاتر شهر مسکواز…
معلم تاريخ معلم تاريخ درحاليكه انگشتش رالاي كتاب تاريخ گذاشته بود،آنرابست وازبالاي عينك به دونفر ازبچه هاي ته كلاس كه پچ پچ كرده بودند،چشم غره رفت وآنهافوراًخشكشان زد. معلم عينكش رابالازد.طبق معمول دستي به سبيل…